شب دهم بوديم و يازدهم
گفت
زينب عاشق حسين بود و حسين معشوق زينب
حسين عاشق زينب بود و زينب معشوق حسين
از ازل تا ابد
مي فهمي ؟ نه نمي فهمي
دوباره گفت
علي عاشق فاطمه بود و فاطمه معشوق علي
فاطمه عاشق علي بود و علي معشوق فاطمه
فهميدي ؟ نه نفهميدي
دوباره مي گويم
فاطمه عاشق پدر بود و پدر معشوق فاطمه
پدر عاشق فاطمه بود و فاطمه معشوق پدر
باز دوباره بگويم ؟
امام رئوف عاشق كريمه قم بود و كريمه قم معشوق امام طوس
كريمه ي قم عاشق امام رئوف بود و امام رئوف معشوق كريمه ي قم
...
كسي گفت همه را غلط گفتي
مرد را عاشق آفريده اند از جنس نياز و
زن را معشوق آفريده اند از جنس ناز
خنديدم تلخ
كجايي ؟
كجا بودي ميان كوچه ي بني هاشم
ببيني چطور عاشق شده، معشوقهاي و
پروانه وار آتش را به جان مي خرد پشت درب خانه ي علي
و كجايي ببيني عاشقي چون شمع مي سوزد
بي هيچ تكاني
دست بسته
و مي بيند پروانه اش را و دم بر نمي آورد
كجايي ؟