مي داني حسين معشوق بود يعني چه
يعني خيمه
به ستونش به پاست
هرچقدر كه طوفان شود
همه خيمه را باد هم ببرد
تا ستون به پاست خيمه به پاست
خيمه را ستونش نگه داشته
همه بلاهايي كه بر خيمه مي ايد
همه را ستون تحمل مي كند
يعني
حسين قبل از زينب
خيلي قبلترها
قبل از تولد زينب
براي زينب سوخته بود
حتي قبل از خنديدن زينب ميان دستان حسين
زينب خنديد ميان دستان حسين
اما اگر مي ديدي
اشكهايي لغزيدن گرفته بود
براي بوسيدن پيشاني زينب
همه مي دانستند
همه همه چيز را مي دانستند
اگر مي فهميدي چه گفتم ...