زرد است که لبريز حقايق شده است سرد است که با درد موافق شده است شاعر نشدي وگرنه ميفهميدي پاييز بهاريست که عاشق شده است
سلام
1: وبلاگ شما من رو خيلي ناراحت كرد اخه ياد دوران كه از عشق خودم زخم خوردم انداخت
2: خوشحال شدم راستي خوشهال مي شم به من هم سر بزنيد