• وبلاگ : من و گل نرگس
  • يادداشت : معرفتم معرفتاي قديم!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 25 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    داره دلم بهونه ي ابالفضل

    ديوونه ام ديوونه ي ابالفضل

    ديوونه ام ديوونه ي ابالفضل

    به نام عشق

    بله رسم روزگار اين چنين است...

    در مورد عشق يه چيزي هست كه خيلي دوس داشتم مي شد اين جا بگم

    فقط همين رو بگم كه چيزي به اسم عشق زميني وجود نداره آخه كجاي ازدواج عشقه من نمي دونم

    تركيب عشق زميني از نظر من يه پارادوكسه تناقض مي باره از هيكلش

    بماند ... كه اين قصه سر دراز دارد

    وبلاگ من و گل نرگس رو خيلي پيشتر از اينا ميشناختم

    قبلا بيشتر عكس ميذاشتين

    تبريك ميگم ولادت هاي شعبانيه رو

    ما رو هم از دعاي خير خودتون محروم نكنين

    در مورد مطلبي هم كه نوشتين سادگي و صميميتش خيلي به چشم مياد

    به قول قديميامون: حرفي كه از دل برآيد بر دل نشيند

    هماره برقرار

    سلام ايام شعبانيه مبارک . تحت توجهات بزرگواران اين ماه باشيد .

    عشق ديگه گاهي انگاري براي جماعتي شوخيه . براي جماعتي كاسبيه . براي جماعتي دكور خوبيه ...

    نمي دونم بگذريم . اما همسرم نظرش جالبه . اينكه دل بايد پاك باشه . اگر پاك باشه هر چي واردش بشه بايد از صاحب خونه اجازه بگيره ...

    چه خوبه صاحب خونه دلامون مهدي فاطمه باشه .

    جدا چه خوبه .

    يعني مي شه ؟؟؟؟؟

    يا علي ...

    ..........

    ................

    ............................

    دولت عاشقي به روز شد . منتظر قدومتان

    وچه زيباست بودن سه خورشيد و درخشش يک ماه در کنارشان . همو که تنها ماه بني هاشميان نبود . بلکه بيشترازآنکه ماه بني هاشم باشد قمري بود به دور خورشيد امام حسين (ع) . چقدر خوب به دور آن خورشيد مي چرخيد و آني از مدار ولايت آن خورشيد دور نمي شد .

    تو که عباس مني..

    همه احساس مني....

    بگو چي صدات کنم؟؟....

    تو که مولاي مني..

    .همه دنياي مني...

    بي تو من چيکار کنم؟؟....

    يا ابوفاضل...

    تو که الم داري....

    يا ابوفاضل....

    پناه دردايي...

    يا ابوفاضل...

    تو مرد مردايي...

    يا ابوفاضل...

    خداي احساسي...

    يا ابوفاضل...

    عطر گل ياسي....

    يا ابوفاضل...

    تويي که عباسي...

    يا ابوفاضل...

    تو سينه غم دارم...

    باسه شفاي دل...

    نگاتو کم دارم....

    ميسوزه قلب من...

    عطش به لب دارم...

    يا ابوفاضل...

    تو شاه مردايي...

    تو آخر عشقي...

    شفاي دردايي...

    تو ماه پر نور...

    شباي يلدايي...

    تو که عباس مني..

    همه احساس مني....

    بگو چي صدات کنم؟؟...

    سلام

    ممنون از حضورتون

    كامينت زيبايي بود ...

    آسمان !
    اين روزها مگر
    از آن بالا
    چه مي بيني که اينگونه
    زمين را به آغوش کشيده اي؟

    موفق باشيد

    خدا نگهدار

    + م.ع.شاكري 

    يـادش بـخـيــر،يـادش بـخيـرحال وهـواي جبهه ها

    رزمـنـده هــاي مـُخـلص و اشـک و دعــاي مـادرا

    يـادش بـخـيـر،تـو اون فـضا ريا و صـدرنگي نبود

    به جـُز زيـارت حـسـين هـيـچ موقع دلــتـنگي نبود

    يـادش بـخـيـر، شـهـادت و پـنجـره اي رو بـه خـُدا

    چــه زود بـه خاطره رســيـد، پـيام و خــون شـُهـدا

    يادش بخير،اون شبايي که دل همش زمزمه داشت

    يـادِ شـبـآي حمله اي کـه رمـز يـا فـاطـمـه داشــت

    يـادش بـخـيـر، چـَفـيه و سـربنـدآي سـرخ و سـفـيد

    کـه روش نوشته بود حسين، زينب وعـباس رشيد

    يادش بـخـيـر، توجبهه ها دل آشـناي ديگه داشـت

    دعا کميـل سـنگـرآ حــال وهــــواي ديـگـه داشـت

    ياد ياران وشهيدان زنده باد تـا اَبـَـد فـريادشان پاينده باد

    بهـترين فرزنـدهـاي انقـلاب جـان نـثاران ره اسـلام نـاب

    اِي نگاه آسـمان همـراهـتان اِي امام عصر خاطرخواهتان

    عشق بودوداغ بودوسوزبود آه گويي اين هـمه ديروزبود

    اينک اما درنگاهي رازنيست درگلويي عقدهء پروازنيست

    واي مردم، واي برفردايمان کهکشانها گرروند ازيادمان

    ماشالله به اين آپ ها

    زيارت قبول

    يا ليلي

    مستي سرخ...

    ...

    تمام قافيه هايم فدايتان آقا

    رديف و بيت و غزل هم برايتان آقا

    شما كه ماه و ستاره ن آقادچارتان شده اند؛

    عجب ... چه خالق خوبي! خدايتان آقا

    چقدر تشنه ام امشب، چقدر بي تابم

    چقدر ساده شدم مبتلايتان آقا

    نمي رسند ... نه! اين دستهاي كوتاهم

    چقدر فاصله تا دستهايتان آقا؟!

    صداي نوحه و ماتم دوباره مي آيد

    و مي كند دل غمگين هوايتان آقا

    دوباره دسته و زنجير و ظهر عاشورا

    و من ... شهيد تبِ كربلايتان ... آقا

    در اوج اين غزل عاشقانه خواهم سوخت

    چقدر واژه بريزم به پايتان آقا ؟!

    به‌متن‌ساده‌ي‌ اين‌شعر...نه!نمي گنجيد

    تمام قافيه هايم فدايتان آقا

     <      1   2