تنها٫
غمگين٫
نشسته با ماه.
در خلوت ساکت شبانگاه...
اشکي به رخم دويد ٫...ناگاه
روي تو شکفت در سرشکم
ديدم که هنوز دلتنگتم....آه
الم
احسب الناس ان يترکو ان يقولو امنا و هم لا يفتنون (عنکبوت ؛ 1-2)
آدميزاد هرچه انسان تر شود چشم به راه تر مي شود ( دکتر علي شريعتي )
و ما غرک بربک الکريم ... ربک الکريم ...
به ظاهر شـد خرابه منزل من
به معنا خود اميران رااميرم
به خاک اين خرابه سر گذارم کـه خواب روي بابا را ببينم
خرابه بهر من سيناي عشق است
که جانانم بيـايد تا بمـيرم
گـرفته شهرتم کل جـهان را که من دخت شه وسالار دينم
ايـــا اي دختر شاه شهيـدان
به (خادم) کن نظر تا شام بينم
سلام
موفق باشيد
خدانگه دارتون
السلام عليك يا اباعبدلله
يا ليلي
خبر آمد خبري در راه است
سلام دوست خوبم
زيبا بود
خيلي
دست آقا به همراهت
نرگس ميآيد ...
آسمان آبي ميشود...
و فردا روشن است...
مهرباني ميگفت زندگي همنشيني با فرشتههاست...
اين چند روز را با فرشتهها باشيم
منتظرت هستم
فهلن